English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9274 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space station U پایگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
Other Matches
station U محل
station U پاسگاه
station U محل ماموریت
station U مستقرکردن
station U استقرار یافتن
station U پایگاه
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U پست
station U درپست معینی گذاردن
station U مقام مستقرکردن
station U رتبه
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U سکون پاتوق
station U وقفه
station U جا درحال سکون
station U جایگاه
station U ایستگاه
station U یا مقصد استفاده میشود
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
sub station U پست فرعی
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
on station U رسیدن به هدف
on station U اماده باش بالای هدف
station U مرکز
on station U پروازهواپیما بالای هدف
on station U روی هدف
to space out U پرت شدن حواس
space U فاصله
first space U فضاینخستین
second space U فضایسوم
to space out U پریشان خیال شدن
to space out U بیهوش شدن
to space out U غش کردن
space U جای خالی
inner space U داخل منظومه شمسی
to space out U زیاد فاصله دادن گشادترکردن
space U فاصله گذاشتن
space U مهلت
space U جا
space U جا فاصله
space U مساحت
space U وسعت
space U فضا
space U فرصت
space U مدت معین
space U فاصله دادن فاصله داشتن
space U دوره درفضا جا دادن
space U مکان
space U فضای خالی
space U زمان کوتاه
space U میدان صحن
space U فاصله مدت
space U محوطه
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
space U گسترش دادن متن
space U میدان
space U جا فاصله مدت
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
exposure station U ایستگاه هوایی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
railway station U ایستگاه راه اهن
flag station U جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
wireless station U فرستنده
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
forward station U پاسگاه جلویی
forward station U ایستگاه جلو
wireless station U ایستگاه بی سیم
work station U محل کار
fiscal station U تاسیسات سریال
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
reading station U ایستگاه خواندن
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
intercom station U ایستگاهداخلی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
local station U ایستگاهکانونی
passenger station U ایستگاهمسافرین
receiving station U ایستگاهدریافت
station circle U چرخههواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station model U مدلهواشناسی
station platform U سکویایستگاه
relay station U ایستگاه رله
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
defence station U readiness of degree third
departure station U مبداء حرکت
exempted station U یکان مخصوص
tracking station U ایستگاه ردیابی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
emergency station U محل اضطراری
duty station U محل خدمت
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
cruising station U readiness of degree forth
generating station U کارخانه برق
orienting station U ایستگاه توجیه
station house U ایستگاه کلانتری
station house U مرکزکلانتری
loading station U ایستگاه بارگیری
station house U ایستگاه راه اهن
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
key station U ایستگاههای کلید
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
master station U شاه ایستگاه
observation station U دیدگاه
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill U جدول محلها
naval station U پایگاه دریایی
mobile station U فرستنده متحرک
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station car U اتومبیل استیشن
master station U پست اصلی مخابرات
master station U ایستگاه اصلی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
to station oneself U مقیم شدن
transfer station U محل انتقال افراد
transfer station U محل اعزام افراد
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
traverse station U ایستگاه پیمایش
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
pumping station U تلمبه خانه
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
to station oneself U جا گرفتن
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
induction station U مرکز پذیرش
subscriber's station U مرکز مشترک
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
telephone station U جایگاه تلفن
telephone station U تلفن خانه
tide station U ایستگاه جزر و مد
hydroelectric station U نیروگاه ابی
homing station U رادارهای کنترل هوایی
homing station U رادارردیاب
generating station U پست نیرو نیروگاه
train station U ایستگاهقطار
battle station U پایگاه جنگی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aid station U پست امدادی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
station master U رئیس ایستگاه
air way station U ایستگاه کنترل
air way station U خطوط هوایی
battle station U پایگاه رزمی
slave station U ایستگاه فرعی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station U رصدخانه
transformer station U پست ترانسفورماتور
ambulance station U ایستگاه امبولانس
amateur station U فرستنده تفننی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
fire station U مرکز اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
station wagons U استیشن واگن
station wagons U ماشین کبریتی
station wagon U استیشن واگن
station wagon U ماشین کبریتی
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
police station U ایستگاه پلیس
police station U مرکز پلیس
police station U کلانتری
filling station U پمپ بنزین
gas station U پمپ بنزین
fire station U پست اتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
power station U نیروگاه
power station U ایستگاه مولدنیرو
power station U کارخانه برق
polling station U حوزهرایگیری
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
railway station U ایستگاه قطار
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
Recent search history Forum search
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
2high dimentional task solution space
2high dimentional task solution space
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
0معادل فارسی solution space در مهندسی سیستم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com